به گزارش «ایام»، متن پیش رو گفتاری از حجت الاسلام محمدجواد نظافت؛ استاد حوزه علمیه مشهد و مدیر مدارس علمیّه حضرت مهدی (ع) با موضوع «مسئولیت مومنین در جامعۀ حسینی» است که شب هفتم محرم محرم ۱۴۴۲ در هیئت لبیک مشهد ایراد شده است. گزیده این سخنرانی را در ادامه میخوانید:
چرا آدمی زیر بار سختی عمل نمیرود؟
فهم یک چیز است، عمل به فهم یک چیز دیگری است. همه آنچه را که انسانها میتوانند بفهمند عمل نمیکنند. زیر بار عمل نمیروند آدمها. گاهی عمل کردن سخت مینماید: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها». اینکه انسان، دغدغه امام زمان را داشته باشد و اسلام را بخواهد یاری کند، بالاخره سختیهایی دارد.
حالا علتش چیست که آدمها زیر بار این سختیها نمیروند؟ علتش این است که طبیعت انسان است که دوست دارد راحت باشد. راحتطلب است. هم میخواهد، هم نمیخواهد. به زبان میخواهد، ولی میخواهد مفت به دست بیاورد. اینکه مستحباتی که در آن ثواب زیاد ذکر میشود خیلی استقبال میَشود علتش این است. همه دنبال یک چیزهای مفت هستند. دو رکعت نماز بخوانیم این مقدار ثواب میدهند. خیلی استقبال میشود. یعنی همه دنبال یک کارهایی هستیم که با کمترین هزینه بیشترین فایده را ببریم، ولی نمیشود. فرمود هر کس غنیمت میخواهد، باید غرامتش را بپردازد.
باید برویم داخل گود
این سختیهای در راه خدا از دور سخت دیده میشود؛ واقعا سخت نیست. وقتی آدم میرود داخل گود، میبیند خیلی شیرین است. امیرالمومنین فرمود: «إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ»، هر کاری که میخواهی بکنی و یک کم دلهره داری، برو داخلش. میبینی که سخت نیست. خودت را بیانداز در آن.
جوانهایی که ازدواج نکردند، ممکن است دلهرهای داشته باشند. خب ایمان به درد همین جا میخورد خب.توکل مال کی است. یعنی به کفار میگویند توکل کنید؟ اگر ما توکل نکنیم پس کی باید توکل کند؟ وقتی آدم میرود داخلش میبیند سخت نیست. فرمود سختی پرهیز اینکه نمیروی داخلش و خودت را بیرون نگه میداری، خیلی بیشتر از آن واقعیت انجام کار است.
تیرها پشت سر هم به سوی ما میآیند
بهرحال دنیا جای راحتی نیست. این فکر را از سرمان بیرون بیاوریم. یک مشکلمان این است که اصلا با دنیا آشنا نیستیم. امیرالمومنین میگوید: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا أَنْتُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غَرَضٌ»، شما در دنیا مثل سیبل هستید که مثل میدان تیر همینطور پشت هم تیرها میآید. به امام حسن مجتبی هم فرمود تیر دارد میآید، تو سیبل هستی؛ تیرهای مصیبتها و بلاها و سختیها و آفتها میآید. دنیا اصلا این جوری است.
فرمود مَعَ کُلِّ جَرْعَهٍ شَرَقٌ، در کنار هر جرعهی آب، یک شَرق است، شَرق یعنی همین آب که در گلو گیر میکند. یعنی همیشه این زمینه هست که این آب گیر کند و آدم بمیرد. از چیزهایی که سوزن زدند تا آدمها تکبرشان از بین برود همین است. امیرالمومنین میگوید انسان را چه به پز دادن؛ آدمی که آب در گلویش گیر کند میمیرد!
یا فرمود: «وَ فِی کُلِّ أَکْلَهٍ غَصَصٌ»، با هر لقمهاش قصص است؛ یعنی گیر کند در گلوی انسان: لَا تَنَالُونَ مِنْهَا نِعْمَهً، فرمود این دنیا این جوری است؛ به نعمتی نمیرسید مگر اینکه از یک نعمتی جدا میشوید. لَا یُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ، فرمود هیچ عمر تازهای پیدا نمیکند مگر اینکه عمر قبلیاش از بین میرود.
دنیا بافتش این جوری است: «لَا یَتَجَدَّدُ لَهُ جَدِیدٌ»، هیچ چیز تازهای برایش پیش نمیآید مگر اینکه قبلیاش کهنه است، ولی آخرت این جوری است که اصلاً کهنگی معنا ندارد. همیشه همه چیز تر و تازه است. بافت دنیا را نمیشناسیم، بعد فرار میکنیم. میگویند آقا سر بیدرد را درد نیاوریم. اشتباه میکنید. اصلا هم خود مدل انسان یک جوری است که دردسر درست میشود، انسان اصلا معلوم است وجودش پر از غم و غصه است.
برویم دنبال کارهای مذهبی آسان!
قرآن میگوید: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ»، ای انسان تو داری میروی با رنج میروی، کادح، این رنج هم تا دم مرگ ادامه دارد، بعد این جور آدمها هستند که وقتی فرمان داده شود جبهه بروید نمیروند، چرا، چون اگر کسی عادت کرده بگوید آقا من بگردم دنبال کارهای مذهبی آسان! خب طبیعتا موقعی که سختهایش پیش بیاید نمیرود دیگر. مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَهِ ، فرمود شما را چه شده وقتی میگویند بروید جبهه، سنگین چسبیدید به زمین. بعد خدا میگوید که آیا رضایت دادید به این زندگی. یعنی کسانی که راحتطلب هستند، به همین زندگی دنیا قانع هستند، بیشتر از دنیا نمیخواهند. میگوید بهشت میخواهم ولی بهشت آسان، مفت بدست بیاورد! که نمیدهند.
فرمود مَن سألَ اللَّهَ الجنَّهَ، اگر کسی میگوید خدایا من را ببر بهشت، وَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى الشَّدَائِدِ، در سختیها صبر نمیکند. خودش را مسخره کرده، یعنی خدا که به حرفش نمیکند. أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ، این آیه قرآن است، میگوید فکر میکنید به همین راحتی میروید بهشت و گرفتاریهای امتهای پیشین برای شما پیش نیاید؟ آنها میگوید آنقدر گرفتار شدند که پیامبر و یارانش گفتند: «متی نصر الله»، تازه به ایشان گفتند یک کم دیگر صبر کنید. پس اینکه ما دنبال راحتی هستیم اشتباه میکنیم.
نگرانی رهبر انقلاب درباره جنگ جمعیتی
خب یکی از مصداقهایش چیست؟ الان رهبر انقلاب مکرر نگران هستند که ایرانیان در جنگ جمعیتی شکست بخورند. رسما جنگ شروع شده، در کنار جنگ امنیتی، جنگ اقتصادی هم شروع شد. در کنار آن جنگ رسانهای هست، جنگ فرهنگی هست، جنگ جمعیتی هم هست. دارند کاری میکنند که ما اضمحلال تدریجی پیدا کنیم. حضرت آقا مکرر گفتند به فکر این باشید که نسلمان زیاد بشود.
هیئتی و حزباللهی میبینی، سی سالش است، بیست و هفت سالش است میگوید حالا بعدا! داری از فرمان ولی سر میپیچی. مقدمه فرزندآوری، ازدواج است. ازدواج فقط برای جنبههای نفسانی نیست. آن تامین آن نیاز هم مطرح است. اصل ازدواج، هدف عالیاش این است که انسان فرزند داشته باشد. معطوف به نسل است. حالا وقتی دعایی که میخواهند بروند خواستگاری را نگاه کنید. آنجا باید از همان اول بگویید خدایا فرزند، دعای شب اول ازدواج را نگاه کنید میگوید فرزند.
ادعا میکنیم میگوییم آقا ما مهدییاور هستیم، کدام مهدییاور؟ با چه میخواهیم یاری کنیم؟ نیرو باید تربیت کنیم. نیرو باید داشته باشیم. ابی عبدالله علیه السلام پنجاه و هفت سالشان است شش ماهه علی اصغر دارند.
ما واقعا مضطرّ هستیم
باید همت کنیم نگاه معنوی داشته باشیم. حالا امام حسین چرا؟ چون امام حسین زرنگ است، کیاست مومنانه دارد، میداند در این دنیا باید تمام ظرفیتهایش را برای آباد کردن آخرت بسیج کند. تمام ظرفیتها. هیچ چیزی را آدم نباید راکد بگذارد که روز قیامت به همان اندازه عقب مانده است. به همان اندازه غصه میخورد. از اضطرارآورترین چیزها همین است که قرار است با این دنیای شصت هفتاد ساله، ابدیت را آباد کنیم.
این از سختترین کارهای روزگار است. قرار است عمل ما، جزای ما باشد. خب مگر ما چقدر نماز میخوانیم؟ تازه نمازهای ما که به درد نمیخورد. عمر خیلی کوتاه است. «اَمَّن یُجیب» را با این روحیه بخوانید که واقعا مضطر هستیم. یک سوم عمر که خواب هستیم، چقدر در ترافیک هستیم، قدری هم گناه میکنیم، آخرش چه میماند؟
باید همه ظرفیتمان را به کار ببریم
انسان باید همه ظرفیتها را به کار بگیرد. در زیارت عاشورا میگویید «بابی انت و امی»، میگویید خدایا من اگر ظرفیتم این است که پدر و مادر دارم، حاضرم پدر و مادرم را فدای اسلام کنم. در جامعه کبیره میگویید مالم و فرزندانم. دوست خوب ظرفیت است، ماشین ظرفیت است، خانه ظرفیت است، هنر ظرفیت است، به فکر یادگارهای خوبی باشیم.
جزو بهترین آرزوها این است که ما که میمیریم از ما یادگار خوب باقی بماند: «المال و البنون زینه الحیاه الدنیا و الباقیات الصالحات خیرٌ عندک ثوابا خیرٌ عملا»، میگوید بهترین آرزو این است که انسان باقیات صالحات داشته باشد. بهترین آرزو پول نیست، بهترین آرزو فرزند نیست، فرزندی که باقیات الصالحات باشد، ثروتی که باقیات الصالحات باشد، هر کسی باید از خودش یادگار باقی بگذارد. حالا یکی مختارنامه تولید میکند، یکی حضرت یوسف تولید میکند، یکی مسجد میسازد، یکی حسینیه میسازد. نباید هم به یک چیز اکتفا کنیم. پیامبر، مرکب ارزانی داشتند؛ امیرالمومنین میگوید پیامبر سوار الاغ برهنه میشد. روزی داشت میرفت و دید کسی پیاده است. گفت بیا سوار شو. یعنی از مرکب هم باید استفاده کرد!
یکی از ظرفیتها همین است که انسان فرزند داشته باشد. بعضیها چهار شهید تقدیم انقلاب کردند. بعضیها سه شهید، دو شهید. قرآن میگوید که وقتی که جوان مومن دعا میکند این جوری دعا کند: «رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا»، خدایا پدر و مادر مرا مشمول رحمتت بگردان، همچنان که آنها من را تربیت کردند. خب حالا یک بچه داری یک بچه دعا میکند، پنج تا داری پنج تا دعا میکند. چرا از این ظرفیت، انسان استفاده نکند و خود این انگیزه هست.
استقبال از سختیهای در راه خدا
توجه کنید به حاج قاسم سلیمانیها. ببینید مادر ایشان چه فیضی دارد میبرد. گمنام هم هست. پدر ایشان چه فیضی دارد میبرد . حالا حاج قاسم بعد این ثوابها روز قیامت قابل احصا است الان که از علم ما خارج است دیگر. تاثیرات ایشان در کل منطقه، آن مادر شریک است. آن روزگار هم گذشت. قدیمها تربیت بچه هم چقدر سخت بود از نظر مسائل اقتصادی و اینها، سختیها تمام شد و رفت. روسیاهیها میماند. میگوید که کسی که دارد میمیرد امیرالمومنین در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه دارد، فرمود لحظات آخر فکر میکند به دو چیز: یُفَکِّرُ فیمَ أفنى عُمرَهُ ، و فیمَ أذهَبَ دَهرَهُ. فکر میکند عمرش را چه جوری هدر داد. از سختیها فرار نکنید. به استقبال سختیهای در راه خدا بروید، البته با مشورت، با درایت، با تدبیر. بعد هم سختیها همیشه نمیماند. کدام سختی است که همیشه مانده. نه انسان میماند نه سختی. سیجعل الله بعد عسرٍ یُسرا. عالم این جوری است. آدم گاهی در سربالایی است، گاهی در سرپایینی است دیگر. همیشه سربالایی نمیماند که. وعده خدا این است که سختیها نمیماند.
والدین نیّت تربیت فرزند برای امام زمان (ع) داشته باشند
بعد ازدواج یک سختی است که در آن شیرینیهای معنوی هست. فرزند متعدد داشتن یک سختی است که در آن شیرینیهای معنوی هست، لذت هست، بهجت هست، هیجان هست، نشاط و شادابی هست. توجه کنیم به فرمان یعنی دعای خیر امام زمان بدرقه راه مادرانی که به نیت تربیت یار برای امام زمان، تحمل میکنند سختیها را. قرآن میگوید: «أحسب الناس ان یُترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون»، آیا مردم فکر میکنند بگویند ما مومن هستیم، دیگر رهایشان میکنیم؟
ادعاها محک میخورد. یکی از جاهایی که ادعاها محک میخورد همین تربیت سرباز برای حضرت مهدی (عج) است. ادعای انقلابی بودن. آقا میگوید از تولید ملی حمایت کنید، میگوید سال جهش تولید است. اینجا دستور ولیّ جامعه نباید روی زمین بماند. از کی انتظار است؟ از آنهایی که نچشیدند محبت امام حسین را و نیاز عاطفیشان را با سگ دارند تامین میکنند؟
از شماها انتظار است. از خواهرهایی که هستند انتظار هست. اتومات بیست سال دیگر جامعه مال شما است اگر به حرف رهبری بکنید. اگر به حرف نکنید، رقبایی که استعداد دارند بعضیهایشان داعشی بشوند، آن موقع شما را گرفتار خواهند کرد. اینها را ملتی که به آینده نگاه نمیکند، انسانهایی که به عاقبت نگاه نمیکنند، عقلشان را به این اندازه که عاقبتاندیش باشند به کار نمیگیرند اینها سزاوار ذلتند، اینها سزاوار بدبختیاند، اینها سزاوار مصیبتهای کوبنده هستند. خدا لطف میکند، خدا گشایش ایجاد میکند. اعتماد کنیم.
نگاه ائمه اطهار به فرزندآوری
الان به نظرم جامعه ما چوب بیاعتمادی به خدای متعال را میخورد. همهاش میخواهیم با دو دو تا چهار تایی که خودمان میفهمیم رزق به دست بیاوریم. خدای متعال میگوید ما روزی میدهیم به شما: «لاتَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاهم».
پیامبر فرموده ازدواج عامل وسعت رزق است. یک کم گوش کنیم، اعتماد کنیم به خدای متعال. پیامبر، اگر میدید جوانی بیکار بود سرزنشش میکرد. میگفت چرا بیکاری! ازدواج نکرده بود هم همین طور. ائمه اطهار این جوری بودند، فرزند نداشت، میگفت چرا فرزند نداری.
امام حسن عسگری علیهالسلام یک کسی را در زندان دیدند که گفت من فرزند ندارم. فرمود اللّهمّ ارزقه ولدا، خدایا به این مرد فرزند بده. بعد فرمود یکونُ له عضدا، فرزندی که بازویش باشد. یعنی به عنوان یک سبب رزق، یک سبب مادی هم نگاه کن. به عنوان یک سبب، نه اینکه او بت باشد. بعد فرمود نعم العضُد الولد، بهترین تکیهگاه، فرزند است. بهترین بازو است. امام حسین علیهالسلام اگر علی اصغر داشتند، این نگاهها و این توجهات را داشتند. پس ما داریم محک میخوریم. داریم آزمایش میشویم. چه کار میکنیم. باید هر کسی فکر کند.
الان وقت پیشگیری از شکست در جنگ جمعیتی است
همین تاخیر ازدواج یکی از عوامل شکست قطعی ما در جنگ جمعیتی است. باید ازدواجها را جلو بیندازیم، آموزشهایمان را یک کاری بکنیم که دخترها زود بتوانند خانه اداره کنند، پسرها زود بتوانند مدیریت زندگی را بکنند. امام گفته بود از دانشآموزها شروع کنید، دانشگاه دیر است. جوانها به حرف نمیکنند.
میگوید حضرت زکریا سر پیری وقتی دید که حضرت مریم از بهشت برایش مائده میآید، هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ، همانجا تا چشمش افتاد، چون بچههای خوب انگیزه میدهند که آدم بچه خوب داشته باشد، بچههای بد هم آدم را بیزار میکنند. بچه خوب که دید گفت رَبِّ هَبْ لِی ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً، فرمود از سعادت مرد این است که فرزندانی داشته باشد که کمک کار باشند یعنی سعادت دنیایی است. چشم به هم بزنید پیر میشوید. بهترین یادگار، نیروی انسانی است. البته یادگارهای خوب دیگری هر کسی داشته باشد مثل بناهای مذهبی، مثل نمیدانم ساختن خیریهها و بیمارستانها.
بچهات کو دخترم؟
در روزگار خودمان – خدا رحمت کند امام را – ایشان مجتهد عادی نبود. امام کسی است که با فتوای او، با مدیریت او، خونها ریخته شد و این جرأت را داشت که تحمل کند و پاسخگو باشد. ولی شما بخوانید درباره حالات همین امام نسبت به بچهها و بچهدوستی.
امام گفته بود وقتی که بچه در جماران گریه میکند، حواس من پرت میشود. این عظمت است! اینقدر حساس و لطیف بودند. دختر امام رفته بود پیش امام، امام گفته بودند بچهات کو، گفته بود شما را اذیت میکند نیاوردم، فرموده بود دیگر نیا.
خاطره نغز مرحوم بهلول از بچهداری
مرحوم شیخ بهلول گنابادی که با سخنرانی او قیام گوهرشاد بالا گرفت؛ خاطراتش را بخوانید میبینید چقدر بچه دوست بود. چقدر در دوران تبعید افغانستان بچههای دیگران را بزرگ کرده است.
خود همین مرحوم بهلول میگوید خانه یکی از اقوام مهمان بودم. همسر ایشان هم مسافرت رفته بود. خانمش چندقلو زاییده بوده و اینها فرزند سید هم بودند. ایشان طبق معمول به آن خانم میگوید شما استراحت کنید، من از این بچهها نگهداری میکنم. بعد میگوید نیمه شب این بچهها دیدم دارند گریه میکنند متوجه میشود اینها خودشان را خیس کردند. قدیم پوشک هم نبود، خیلیها هم الان نمیدانند کهنه یعنی چه! بهلول میرود حیاط کهنهها را از روی بند بردارد، میبیند باران آمده و کهنهها خیس است. دست آخر میآید عبایش را تکه تکه میکند و زیر این بچه سیدها را تمیز میکند. بعد میگوید سحر خواستم بروم حرم، ناگهان سگها به من حمله کردند. وقتی داشتم سگها را دفع میکردم، آقایی پیدا شد سگها را دفع کرد. آن آقا گفت کسی که هوای بچههای ما را دارد، مگر میشود ما هوای او را نداشته باشیم.
فرزند ارث خداست
ابی عبدالله (ع) روح لطیف را دوست دارد. هنر ائمه معصومین این بود که بین صلابت و لطافت روح جمع میکردند. امام حسین (ع) و همه اهل البیت، بچهدوست بودند. اینها وسیله قرب خدا است. آنهایی که بچه نمیخواهند، به خدای متعال میگویند ما هدیه تو را نمیخواهیم: «یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً». چه شقاوتی بالاتر از این که فرزند نخواهیم. فرمود فرزند ارث خدا است. چه تعبیر لطیفی! میمیریم خدا وارث ماست.
این خانه ما و این امکانات ما که به درد خدا نمیخورد. خدا چون ما را دوست دارد میگوید ارث خدا از بنده مومن این است که فرزند داشته باشد تا برایش استغفار کند. در روایت داریم «ان الله لیرحم العبد»، خدا رحم میکند به بنده به خاطر شدت بچهدوستی، به همین دلیل گفتند زیاد بچههایتان را ببوسید که به ازای هر بوسیدن، به اندازه پانصد سال در راه بهشت انسان قرب پیدا میکند و جلو میرود. این ثوابهای مفتی، هم لذت، هم بهجت، هم لطافت روح، هم قرب به خداست.
دعای فرشتگان در حق مؤمنان
فرشتگان عاشق مومنین هستند. قرآن میگوید فرشتهها دعا میکنند مومنین را. یکی از دعاهایشان این است: «رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَعِلْمًا، فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ آمنوا و تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِیلَکَ و ادخلهم جنات عدن»، دعا میکنند خدایا اینها را ببخش، اینان مومن هستند و به خط تو آمدند. بعد میگویند خدایا اینها را با همسران شایسته و با فرزندان شایسته وارد بهشت کن. قرآن هم میگوید اگر کسی فرزند مومن باشد به او ملحق میشود: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ»، یعنی در بهشت هم یک دورهمیهایی هست.
آنهایی که بچه ندارند، دیگر اگر خدا نداده، خود خدا جبران میکند. الان هم ناباروری زیاد شده. میتوانند بروند یتیم تربیت کنند تا جبران بشود. بهرحال این یک رنج شیرین است. این رنج را تحمل کنید. به فکر آینده دنیای اسلام باشیم و بدانیم که حالا اگر کسی این را نپذیرد، اعتقاد من این است که اگر خدا دوستش داشته باشد، یک رنجهای دیگری به او میدهد. دنیا، دار بلاست. با بلا، با سختی، با گرفتاری تغذیه میشویم. روح ما بدون بلا تغذیه نمیشود. خودمان را آماده بلا کنیم.
کودکان خود را به علی اصغر (ع) بسپارید
علی اصغر تنها شهیدی است که روی دستهای ابی عبدالله شهید شد. آن هم بچه کوچک که بیگانهها بچه کوچک را دوست دارند. حتما در عرفه خواندید عَطَفْتَ عَلَىَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ، خدایا تو بودی دلهای دیگران را بر من مهربان کردی. ابی عبدالله با این قلب رئوفش، علی اصغر شهیدی است که قبل از شهادتش همه زار زار گریه کردند چون یتلظی عطشا، بچه کوچک را تشنه میبینی رنج میبری. این بچه را هر کسی میگوید بده دست من، شاید بتوانم آرامش کنم. وقتی مادر شیر ندارد بچه دست مادر نباشد، بهتر است. چون مادر اذیت میشود، بچه هم بیشتر اذیت میشود.
ابی عبدالله وقتی آمدند وداع کنند تفقد کردند، به همه توجه کردند، به همه لطف کرد، حسین است، لطیف است، ظریف است، کسی را فراموش نمیکند. شش ماهه را هم فراموش نکرد. گفت خواهرم بچه کوچکم را بده تا با او وداع کنم. او را ببوسم. برای آخرین بار حسین میخواهد بچهاش را ببوسد. امشب اگر بچه کوچک دارید، در خانهتان به عشق علی اصغر با توجه به این محبت بکنید واین بچهها را به حضرت علی اصغر بسپارید، با دستان کوچکش گرههای بزرگ میتواند باز کند. بیخود نیست که ملقب شده به باب الحوائج.
دیدگاهتان را بنویسید