به گزارش «ایام»، متن پیش رو یادداشتی از خانم سحر دانشور؛ روزنامهنگار و پژوهشگر است که دربارۀ کتاب «روزهای بیآینه»؛ خاطرات منیژه لشکری، همسر سرلشکر خلبان شهید آزاده حسین لشکری در صفحه شخصی خود با تکیه بر رویکرد زنانه دفاع مقدس منتشر کرده است. متن این نوشتار را در ادامه میخوانید:
منیژه لشکری جایی از این کتاب می گوید: «سالی یکی دوبار به آتلیه میرفتم و عکس میانداختم؛ این عکس بیست و پنج سالگی، این بیست و هفت سالگی، این سی سالگی… میخواستم حسین تغییرات مرا ببیند».
حسین لشکری مفقود بود و منیژه تا چهارده سال حتی نمیدانست شوهرش زنده است یا نیست، اما در تمام آن سالهای سخت به طرز عجیبی زن بود، چه روزهای زندگی با حسین، چه طی هجده سال انتظار و چه بعد از بازگشتِ حسین. روایتِ منیژه در روزهای بیآینه، تصویری متفاوت از زنانِ درگیر با جنگ به ما ارائه میدهد. روایتی زنانه، لطیف و شکننده از درگیری با عرصهای مردانه و سخت. اما او در این روایت خودش، زنانگیاش، تلخیها، سختیها و انتظارِ کشندهای که از درون او را ویران کرده بود را انکار نمیکند، بلکه ما را با وجوهی از زنی مواجه میکند که به یکباره و بدون اینکه بخواهد، وارد عرصهای سخت شده است. ما میبینیم او هجده سال با حسینی که تصویرش در چند ماه زندگی مشترک متوقف شده است زندگی کرد و بعد از بازگشت همسر، با حسینی مواجه شد که نه حسین چند ماه اول بود و نه حسین خیالی هجده سال انتظار! بازگشت حسین برای او صرفاً آرامش و خوشحالی و تمام شدن سختیها نبود، بلکه در کنار این شادی جنس سختیهای زندگیاش هم متفاوت شد. منیژه پس از بازگشت همسرش، به نوعی دیگر سختی کشید و عشقش را با چنگ و دندان حفظ کرد…نه او منیژه هجده سال پیش بود و نه حسین، حسینی که پرواز کرد و بعد از هجده سال بازگشت؛ اما نگاهِ زنانهای که این روزها را در این کتاب روایت میکند، به خوبی نشان میدهد آنچه یک زن را در عرصه خشنِ جنگ ویران میکند و حضورش را به مجاهدتی ویژه بدل می کند چیست! زنانگی نشسته در بندبند کتاب، ما را به عمق زندگیهای خاموش و بیصدای همسران رزمندگان دفاع مقدس میبرد. روایتی که نشان میدهد برخلاف تصور سوتلانا آلکسیویچ جنگ چهره زنانه دارد!

دیدگاهتان را بنویسید